بهنظر میرسد طی روندی طبقهی متوسط در ایران، بهعنوان اصلیترین موتور محرّک تحولات اجتماعی، نخست، «فاعلیت» و سپس «تخیل» سیاسیاش را از دست داده است. چرایی این تحول، از یک سو، در اقتصاد و اقتصاد سیاسی کشور و، از دیگر سو، در سیاست، بمعنی الاعم، قابل بررسی است. نتیجهی روشن آنکه در اثر شوکها و ضربههای مداوم، طبقهی متوسط تا حد زیادی زمینگیر شده و بهویژه در اثر مجموعه رویدادهای سنوات اخیر، بهطور متمرکز زیر ضرب رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معمولاً رسم است که میگویند دولت مستقر طبقهی قدرتمند را نمایندگی میکند و در واقع، ابزار سلطهی آن طبقه علیه دیگر طبقات است. حال پرسش این است که آیا میتوان گفت دولت ممکن است خود را بهعنوان طبقه نمایندگی کند یا خیر؟
ارسطو در طبقهبندی اطلاعات مهارتِ شگرفی داشت. او گونهشناسی و سنخشناسی جامعی از جهان طبیعی به دست داد و در آثار متأخرش، بهویژه کتاب سیاست، همین ابزارهای روشی را در باب نظامهای حکومتی به کار بست. ارسطو بر آن بود تا رژیمهای موجود را ارزیابی و نقاط ضعف و قوت آنها را تحلیل کند. برای دستیابی به این هدف، او دو پرسش را پیش کشید: الف) چه کسی حکومت میکند؟ و ب) به نیابت از چه کسی/کسانی حکومت میکند؟
بنا بر مشاهدات ارسطو، اساساً سه نوع حکومت وجود داشت: حکومتِ یک نفره، حکومتِ چند نفره و حکومتِ عدهای زیاد. او در پاسخ به پرسش دوم، بهطور کلی، شش دسته حکومت را از هم متمایز میکند که خصلتی دوتایی دارند. پادشاهی، حکومت یک نفر به نیابت از همهی مردم است (حکومت خوب)؛ جباریت حکومت یک نفر بر طبق منافع شخصی است و شکل فاسدِ پادشاهی (حکومت بد). اریستوکراسی حکومت چند نفره بر طبق خیر عمومی است (حکومت خوب)؛ الیگارشی حکومت چند نفر در خدمت منافع خاندانهای معدود است و شکل فاسد اریستوکراسی (حکومت بد). سرانجام، پولیتی حکومت عدهای زیاد بر طبق منافع همهی مردم است (حکومت خوب). به نظر ارسطو، دموکراسی شکل فاسد پولیتی است، چون در عمل مستلزم حکومت به نیابت از تودهها و نه از طرف تک تک افراد است (حکومت بد).
ارسطو توضیح میدهد که اریستوکراسی در دولتشهر یونان قشر خاصی را در برمیگرفت و بخش قابل توجهی از جامعه را نادیده میانگاشت. شاید بتوان برای نامیدن آن بر سر عنوان «دموکراسی حداقلی» (democracy for a few) توافق کرد. اما ارسطو اعتقاد داشت همین اریستوکراسی وقتی تبدیل به خاندانسالاری شود، یعنی وضعیتی که هر کسی بخواهد خاندان خود را به آگورا بیاورد، تبدیل به الیگارشی میشود. در واقع الیگارشی صورت منحط اریستوکراسی بود. اگر نزد اریستوکراتها منافع دولتشهر واجد اهمیت بود، نزد الیگارشها تنها منافع شخصی و خاندانی اهمیت داشت. شاید، ریشه مفهوم «تعارض منافع» که در ادبیات نهادگرایان مطرح است، ریشه در چنین دوگانهای داشته باشد.
سالها پیش کتابی بهقلم آقای ابوالفضل قاسمی تحت عنوان «الیگارشی یا خاندانهای حکومتگر در ایران» منتشر شد. من این کتاب را مدتها پیش خواندم و برداشتام این بود که هدف نویسنده نقد بقایای قاجار یا آنچه موسوم به «دولهها و سلطنهها» است که در طی بازهی زمانی برای خود خاندان زرسالار تشکیل داده و بهدنبال کسب منافعاند. جنس کتاب نیز از جنس تبارشناسی و تا حدی افشاگری بود و جهتگیری کلی آن بدین صورت بود که فساد دستگاه را به این خاندانها مربوط میکرد. منتهی این کتاب جنبه تئوریک چندانی نداشت و شاید، از جهاتی به کتاب اسماعیل رائین تنه میزد.
علاوه بر کتاب «الیگارشی یا خاندانهای حکومتگر در ایران» کتابی دیگر در این زمینه چاپ شده است با عنوان «روانشناسی نخبگان سیاسی در ایران» اثر نویسندهای امریکایی بهنام ماروین زونیس. اگر کتاب ابوالفضل قاسمی بیشتر بر خاندانهای اشرافی تمرکز داشت، کتاب زونیس با روشی مبتنی بر پرسشنامه بهدنبال یافتن سازوکار شکلگیری حلقههای قدرت بود. این حلقههای قدرت، دیگر لزوماً منسوب به خاندانها و در تداوم روندهای قاجار یا پهلوی اول نبودند و بهنحوی دستچین و در ساخت قدرت مستقر شده بودند. فیالواقع زونیس بر آن بود تا با تسامح نشان دهد در ایران دورهی پهلوی دوم شکلی از چندسالاری حاکم است با این تکمله که این چندسالاری بهصورت مکانیکی و مهندسیشده شکل گرفته و نتیجهی گشودگی فضای سیاست و گردش بسامان در بوروکراسی نبود. از این روست که بر خصلتهای ساخت قدرت و شخص شاه، و نیز دستکاری (manipulation) الگووارههای ذهنی نخبگان قدرت متمرکز میشود.
اثر سومی که در این زمینه به گمان من واجد اهمیت است، «طبقهی جدید» نام دارد اثر میلوان جیلاس. او برخلاف نظر مارکس معتقد است جامعه بیطبقه نخواهد شد و پرولتاریا، نماینده خود را خواهد داشت که ردههای بالای آن برخوردار از نعمات خواهند شد و طبقه جدیدی را بهوجود خواهند آورد.
اما دربارهی وضع کنونی ما. مارکس معتقد بود طبقات به نسبت دوری و نزدیکیشان به ابزار تولید شکل میگیرند. بعضی صاحب ابزار تولید هستند و بعضی دیگر، فاقد ابزار تولید. صاحبان ابزار تولید «طبقهی سرمایهدار» را تشکیل میدهند و زودتر به آگاهی میرسند و کسانی که فاقد ابزار تولید هستند ناگزیر از کار یدی هستند و «طبقهی کارگر» را تشکیل میدهند. بعضی نیز هم تؤامان کار میکنند، و اندکی از ابزار تولید در دست دارند. این سه از نظر مارکس به ترتیب بورژوا، پرولتاریا و خردهبورژوا هستند یعنی طبقات فرادست، فرودست و متوسط. مارکس اعتقاد داشت هر یک از اینها آگاهی طبقاتی خود را دارند و به مرور، پرولتاریا چون بخش عظیمتری را به خود اختصاص داده است به کمک خردهبورژوازی میتواند بورژوازی را از بین ببرد و حزب خود را تأسیس کند و در نهایت جامعهای بیطبقه شکل خواهد گرفت. من معتقدم در چارچوب گفتههای مارکس «جامعه بیطبقه» پدید نخواهد آمد بلکه مسیری طی میشود و آخرالامر «جامعه یکطبقه» بهوجود میآید. از دل این جامعهی یکطبقه، یک حزب بهنام حزب کمونیست پدید میآید که دفتر سیاسی و کنگره الیت سیاسی آن خواهند بود و از مواهب برخوردار خواهند شد.
اما دربارهی ایران مسئله کاملاً متفاوت است. در کشور ما مسیری در حال پیموده شدن است که دولت را نمیتوان نماینده هیچ طبقهای دانست. زیرا اساساً طبقهای بهوجود نیامده و مستعد شکلگیری نیست و آنچه وجود داشته نیز، مضمحل شده است. در کشور ما سرمایهدارِ منفرد وجود خارجی دارد اما سرمایهداری بهعنوان طبقه شکل نمیگیرد و حتی، اندک تلاشها برای سازمانیابی سرمایهدارها در اثر دخالتهای دولت به شکست میانجامد. به همین منوال میتوان دربارهی کارگرها نیز سخن گفت. در حال حاضر کارگرهای متعددی در بازار کار ایران فعال هستند اما هیچگاه فعالیتشان در قالب سندیکایی منسجم نمیشود چه برسد به حزب و طبقه کارگر! این وضعیت به نقطهای رسیده است که دولت صرفاً خود را نمایندگی میکند. اما آیا این نمایندگی همه دولت را در برمیگیرد؟ طبیعتاً خیر. ارتزاق و سرمایهی «طبقه دولت» متکی است به نفت، مالیات، انحصار و مشارکت پارازیتی در بخش خصوصی، موقوفات، انفال، چاپ اسکناس و جز اینها و ذینفعان آن بلوک آشنایی هستند به شمول بخشهای فرادست بوروکراسی و نیز نهادهای پراکندهای که به شکل پیوسته از سرمایه ملی منتفع میشوند.
طبقهی دولت مورد نظر من با آنچه در سه نمونه فوق بدان اشاره شد، متفاوت است. در دو نمونه اول، یعنی قاسمی و زونیس، ما با رژیم سرمایهداری- ولو کج و معوج- سروکار داشتیم. و در نمونه سوم، سخن از طبقهای جدید میرود که در دایره سرمایهداری کنار انواع دیگر سرمایهداری از جمله صنعتی، مالی، کشاورزی و… قرار میگیرد که بعدها به «سرمایهداری دولتی» مشهور شد. در ایران فعلی اما اساساً با «انواع» مواجه نیستیم و صرفاً یک نوع سرمایهداری مطرح است. ما با یک طبقه و یک نوع سرمایهداری سروکار داریم. به عبارتی با موجودیتی روبرو هستیم که هم دولت است، هم طبقه و هم سرمایهدار، و در اطرافاش هم پرنده پر نمیزند!
در آخر میبایست به این نکته اشاره کرد که تبدیل دولت به طبقه، صرفاً به بهرهمندی تحتالحمایهها (clients) نمیانجامد بلکه تغییر در نهادهای انتخابی و انتصابی را تا بدانجا کاهش میدهد که بخشهایی از این طبقه خود به مثابه قوهی زورمند و به تعبیر دقیقتر باند درمیآیند؛ ولی باید توجه داشت جملگی اینها الیگارشهای رقیب محسوب میشوند اما نه لزوماً رقیب حاکمیت.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی طبقه متوسط طبقه متوسط در ایران نظام طبقاتی جامعه بی طبقه انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی طبقه ی متوسط ابزار تولید سرمایه داری خاندان ها طبقه ای ی طبقه ی دولت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۲۶۴۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرمایهگذاری خارجی در گردشگری در دولت سیزدهم ۱۸ برابر شد
معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با اشاره به ارائه ۶۰۰ بسته سرمایهگذاری در رویداد ایران اکسپو ٢٠٢۴ گفت: سرمایهگذاری خارجی در حوزه گردشگری از ابتدای دولت سیزدهم ۱۸ برابر رشد داشته است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از سازمان میراث فرهنگی، علی اصغر شالبافیان امروز _شنبه هشتم اردیبهشت_ با حضور در ششمین نمایشگاه توانمندیهای صادراتی جمهوری اسلامی ایران (ایران اکسپو ۲۰۲۴) که در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران افتتاح شد، از سالن فرش دستباف، صنایعدستی و گردشگری بازدید کرد و با اشاره به استقبال بیش از ۸۰ کشور و ٢ هزار تاجر و بازرگان خارجی از اکسپو ۲۰۲۴ ایران اظهار کرد: وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با دو مأموریت در این نمایشگاه حضور دارد.
وی معرفی ظرفیتها و محصولات گردشگری کشور را بهعنوان مأموریت اصلی مطرح کرد و ادامه داد: متناسب با این مأموریت محتواهای مکتوب و ویدئویی متعدد و متنوعی تهیه شده است که علاوه بر پاویون وزارتخانه در نقاط مختلف نمایشگاه به بازدیدکنندگان ارائه میشود.
معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی تصریح کرد: در ورودی سالنهای نمایشگاه استندهایی همراه با کیو آر کد به ٨ زبان جانمایی شده است که برای بازدیدکنندگان امکان دسترسی کامل و متنوعی را به جاذبهها و واقعیتهای جامعه ایران فراهم میکند.
شالبافیان با بیان اینکه در تولید محتوای امسال تنها معرفی جاذبههای گردشگری مدنظر نبوده است، نشان دادن ویژگیهای جامعه ایران و برقراری امنیت در پهنه کشور را در محتواهای عرضه شده حائز اهمیت عنوان کرد.
وی حضور فعالان گردشگری و صنایعدستی را بهمنظور تعامل با تجار سایر کشورها دومین مأموریت وزارتخانه عنوان کرد و افزود: دو سالن برای عرضه و ارائه محصولات صنایعدستی در اختیار فعالان این حوزه قرار گرفته است و در حوزه گردشگری نیز برخی دفاتر خدمات مسافرتی برای تسهیل سفر تجار و ارائه بستههای سفر آتی در نمایشگاه حضور دارند.
معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی برگزاری این نمایشگاه را با توجه به وقایع اخیر کشور حائز اهمیت دانست و از آن بهعنوان مهمترین ویژگی اکسپو امسال نام برد و ادامه داد: برگزاری این نمایشگاه نشانگر امنیت موجود در کشور است که این واقعیت تصویری میتواند توسط تجار و بازرگانان به دنیا مخابره شود و اندک تردیدهای به وجود آمده به دلیل شرایط اخیر را خنثی کند.
شالبافیان در توضیح ارائه بستههای سرمایهگذاری در این نمایشگاه گفت: یکی از محورهای فعالیت بازرگانان و تجار میتواند سرمایهگذاری روی پروژههای گردشگری باشد که به این منظور ۶۰۰ بسته سرمایهگذاری که فعالیتهای اداری و مجوزهای آنها اخذ شده آماده شده است.
معاون گردشگری ادامه داد: همچنین از ۶۰۰ بسته سرمایهگذاری آماده شده ۱۶۰ پروژه دارای حجم سرمایهگذاری بالای چهار میلیون دلار هستند.
وی با بیان اینکه رویدادهای مانند اکسپو میتواند به جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کند، افزود: از ابتدای دولت سیزدهم حجم سرمایهگذاری خارجی در حوزه گردشگری رشد ۱۸ برابری داشته و تا پایان سال ۱۴۰۲ به رقم ۲۵۶ میلیون دلار رسیده است.
کد خبر 748573